Ey Kash!

iMan-TT

Ey Kash!

ای کاش احساسم گلی می بود ، میریخت عطرش را به دامانت

 یا مثل یک پروانه پر میزد ، رقصان به روی طاق ایوانت

 .

 ای کاش احساسم کبوتر بود ، بر بام قلبت آشیان میکرد

 از دست تو یک دانه برمیچید ، عشقی به قلبت میهمان میکرد

 .

 ای کاش احساسم درختی بود ، تو در پناه سایه اش بودی

 یا مثل شمعی در شبت میسوخت ، تو مست در میخانه اش بودی

 .

 ای کاش احساسم صدایی داشت ، از حال و روزش با تو دم میزد

 مثل هزاران دانه برفی ، سرما به جان دشت غم میزد

 .

 ای کاش احساسم هویدا بود ، در بستر قلبم نمی آسود

 یا در سیاهی دو چشمانم ، خاموش نمیگشت و نمی آلود

 .

 ای کاش احساسم قلم میگشت ، تا در نهایت جمله ای میشد

 یعنی که “دوستت دارم”ی میگشت ، تا معنی احساس من میشد !

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, ] [ 9:58 ] [ ایمان ] [ ]